ارتینارتین، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 3 روز سن داره
آرادآراد، تا این لحظه: 6 سال و 8 ماه و 29 روز سن داره

آرتین والینا

خدایا شکرت(آشتی)

1392/2/3 16:16
نویسنده : سعیده
251 بازدید
اشتراک گذاری

خدا جون شکرت که به خواستم گوش دادی وبراوردش کردی

با وجود اینکه کارام زیاد بود تصمیم گرفتم وقت بیشتری برای گل پسربزارم نکنه

رفتارش با مامانی خوب شه ودست ازلجبازی برداره....

که خداروشکر همین جور

هم شد از صبح که بیدار می شم کارای الینا جون رو انجام می دم   خونه رو

مرتب می کنم غذارو می زارم وهر دوشون رومی برم پایین الینا خانم حمام

آفتاب می گیرن و داداشی با دوچرخه یا ماشین شارژیشون دور می زنن اگه

هم یه هم بازی اومد که چه بهتر با اونا بازی می کنه.یه روز که پایین بودیم

وبابایی تازه دوچرخه براش آورده بودخیلی قشنگ دور می زد و ماجلوی همه

تشویقش می کردیم یه پسر همسایه اومد به مامانش گفت شماره 1داره وزود

رفت کارشوانجام داد مامانش به آرتین گفت ببین تو هم همین کارو بکن نمیدونم

این حرف خانم همسایه این قدر  تاثیر گذار بودیا تشویق قبلش چون تو اون دوره

آرتین به تشویق های ما چندان اهمیت نمیداد شاید هم مهم نبود براش از اون

تاریخ به بعد خیلی کم اتفاق مییفته که خراب کاری کنه.خداجون خیلی

خوشحالم از اینکه من و پسری قورباغه مون رو قورت دادیم. ولی عجب قورباغه

ای بود یه خورده زیادی ما رو اذیت کرد.البته اذیت قورباغه از این بابت بود که

چندتا مشکل با هم بود 1-گرفتن پوشک2-بی حوصلگی من به خاطر ماهای

آخرحاملهگی3-ورود نوزاد جدید که هر بچه ای رو کلافه می کنه پس حق داشت

اینقدر بزرگ باشه.خدا رو شکر که تمام شدالبته خدا  خیلی کمکم کرد چون با

تمام وجودم ازش کمک خواستم.از اون تاریخ به بعد رفتار پسری با من دوستانه

تر شده انگار با مامانی آشتی کرده

پی نوشت:خیلی زود بهت بر می خوره پسرم .من بایدمدام مواظب باشم کاری

نکنم که جنابالی بدتون بیاد آخه مثل منو بابایی خیلی پر توقع هستی اگه یه

چیزی خواستی و یادم رفت بدمت می گی مامان من دیگه نمی خوام ومن

متوجه می شم که بازم در انجام وظایفم سهلانگاری کردم .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان نازی
10 اردیبهشت 92 15:11
سلام عزیزم.ممنون که به ما سر زدی.گلم شما هم ساکن یزد هستید؟


بله گلم م هم خوشحال شدم
مامان نازی
10 اردیبهشت 92 15:11
خدای من! مادر، اسطوره ای مقدس است در زندگی انسان. بزرگ و بلند. شاید نیمی از انسانها مادر شوند اما بازهم مادر بودن و مادری کردن مفهومی مقدس است.
روزت مبارک...


ممنون عزیزم بازم به ما سر بزن